پینوکیو فیلم بین

اشتباهاتی که در Breaking Bad قابل چشم پوشی نیست

سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۴۴ ب.ظ

بیایید درست به آن حق برسیم: Breaking Bad یکی از بزرگترین نمایش ها در تاریخ تلویزیون است - پیروزی نویسندگی ، بازیگری ، فیلمبرداری ، گلزنی ، ویرایش و هر چیز دیگری. این سزاوار هر یک از جوایز برنده شده است ، بینش و پیشرفت شخصیت آن توسط قصه‌گوهای حسود در تمام مدیوم به مدت چندین دهه مورد بررسی قرار خواهد گرفت و محدودیتهای آنچه در نمایش و گشت و گذار در تلویزیون ممکن بود را به همان روشی سوپرانوس فشار آورد. و وایر چند سال قبل مطمئناً ، شما می توانید استدلال کنید که تحولات برخی از طرح ها کاملاً کارتونی تر از آن چیزی است که انتظار داشتیم چنین نمایش واقع گرایانه ای انتظار داشته باشیم ، یا اینکه اضافه شدن نازی ها تحت اللفظی به عمل نهایی کمی فراتر از این بود. اما این موارد به سختی از عظمت Breaking Bad کم می کند. با این وجود ، حتی یک نمایش نزدیک به بی نقص کاملاً بی عیب و نقص نیست - و ما برای اثبات آن مجموعه ای از اشتباهات Breaking Bad را آورده ایم. از دست دادن آنها آسان بود ، اما وقتی متوجه این خطاها شدید ، نمی توان آنها را نادیده گرفت.

شلوار پرواز جادویی والت ("خلبان")
شلوار پرواز والت

در اولین شلیک سری (فلاش به جلو خلبان) ، ما می بینیم که خاکی های والت با آب و هوا در خاکی پرواز می کنند ، درست قبل از اجرای یک RV. این یکی از به یاد ماندنی ترین عکس های فصل اول است ، اما هیچ چیزی در مورد آن به هیچ وجه معنی ندارد. اول از همه ، چگونه شلوارها در مقابل همان RV که در وهله اول آنها را به هوا پرتاب کرد ، فرود آمد؟ آیا آنها به عقب پرواز نمی کنند؟ ثانیا ، وقتی داستان در پایان قسمت به این لحظه می رسد ، نسخه دیگری از همان واقعه را بدست می آوریم که در آن شلوار به عقب پرواز می کند. بنابراین نه تنها عکس جالب که این سریال را باز کرد معنی ندارد بلکه نسخه ای که بعداً می بینیم با آن همگام نمی شود. خوشبختانه ، همه ما در آنچه اتفاق افتاده بود مراقبت می کردیم تا از یک راه یا دیگری مراقبت کنیم.

لباس راحتی ("خلبان")
در لباس زیرش والت می زند

لحظاتی بعد در همان سکانس ، رانندگی وحشتناک والت باعث سقوط RV در برخی از زیر بغل ها می شود. او برای گرفتن یاتاقانهای خود به بیرون می رود ، پیراهن خود را به عقب می گذارد (خوشبختانه فقط شلوارها به پرواز در آمدند) و با شنیدن آژیرهای نزدیک به خانه ، به داخل عقب می رود تا یک نقشه آخرین لحظه را به حرکت درآورد. او یکی از دو اسلحه Emilio و Kraz-8 (تماس های جسی را که از طریق طریق او و والت امیدوار بود برای فروش اولین دسته از مت خود قبل از اینکه چیزها بسیار پیش رود ، بسیار اشتباه است) با آنها گرفته بود ، چنگ می زند و آن را در زیر شلوار خود می چشد. سپس او به بیرون می رود تا یک فیلم خداحافظی را برای خانواده اش ضبط کند ، و آنچه را که تصور می کند سرنوشت نهایی او است. واقعیت این است ، هیچ سناریویی وجود ندارد که در آن یک جفت شل و ولپس شلوار شش به یک بسته والمارت بتواند از وزن یک سلاح گرم بدون اینکه به سمت مچ پا استفاده کند ، پشتیبانی کند. حالا این یک منظره بود. و چیزی که جسی هرگز اجازه نمی داد والت را فراموش کند.

به کلاس خوش آمدید ("خلبان")
والت کلاس می آموزد

معلوم می شود که قسمت آزمایشی Breaking Bad بیش از یک اشتباه دارد. والت از دانش آموزان کلاس دبیرستانش می پرسد: "شیمی مطالعه چیست؟" آنها قبل از اینکه وی در نهایت به این سؤال برای آنها پاسخ دهد ، تعداد معدودی از جوابهای سرگرم کننده و نادرست ("مواد شیمیایی؟") را به او می دهند ، با یکی از مشهورترین نقل قول های نمایش: "شیمی از نظر فنی مطالعه ماده است. اما من ترجیح می دهم آن را به عنوان مشاهده کنم مطالعه تغییر " یک میلیون نفر از تیزرهای اولیه Breaking Bad را سر بزنید و تالیفات پس از نهایی که خط را نشان می دهد. این واقعاً موضوع نمایش را ضبط می کند. اما پس از آنکه به طور واضح روزانه مقدمه ای در رابطه با موضوع ، او بلافاصله از دانش آموزان می خواهد که به فصل ششم مراجعه کنند تا بتوانند در مورد اوراق یونی بحث کنند ، گویی که نیم ترم است. آیا آنها نباید با موضوعات اساسی و اساسی تر شروع کنند؟ شاید فصل اول؟ فقط یک اندیشه. جای تعجب نیست که جسی کلاس این پسر را شکست. والت یک مربی بیرحمانه است. اما ما قبلاً این را می دانستیم.

یک خطای چشم باز ("گربه در کیف ...")
جسی ریختن اسید

پس از اینکه تلنگر سکه ای جسی را با کار غیرقابل اجتناب از جسد جسد امیلیو ، چوب زد ، والت به او می گوید که یک سطل مخصوص را در فروشگاه سخت افزار خریداری کند که بتواند اسید مخصوصی را که در آن بدن از نظر شیمیایی متلاشی نمی شود ، خریداری کند. جسی نمی تواند یک شخصیت بزرگ را پیدا کند و تصمیم می گیرد که به جای دو سال ، او فقط کارهای کثیف را در حمام طبقه بالا انجام دهد. امیلو چشمک می زند ، در حالی که جسی در حال پرتاب بدن به داخل وان است. شاید او نیز از مسمومیت والت جان سالم به در برد ، دقیقاً مانند کریشای 8 (که دوچرخه به یک لوله در زیر زمین بسته شده بود). اگر این طور باشد ، او مطمئناً از اسیدی که جسی در لحظاتی بعد او را غسل کرد ، زنده نماند. برای عادلانه بودن ، وان (یا آن کف کل خانه) هم کار نکرد.

اما در واقعیت ، جسی خوب بود. Mythbusters در یک قسمت ویژه با این دنباله مقابله کرد و ثابت کرد که اگرچه اسید هیدروفلوئوریک به اندازه کافی می تواند تحت شرایط خاص از طریق گوشت بخورد ، تقریباً به اندازه سرامیک و چوب آسیب نمی رساند همانطور که این نمایش باعث شد ما باور کنیم. با این وجود ، اگرچه: لطفاً ، لطفاً ، لطفاً این کار را در خانه امتحان نکنید ... یا وارد تجارت کار شوید و نگران باشید

شروع به دفع جسد. این حتی کمتر سرگرم کننده است از نمایش باعث می شود به نظر برسد.

popsicle بی نهایت ("بیش از")
جسی با پدر جین ، دونالد ملاقات می کند

جین مارگولیس جسی را در مقابل پدرش دونالد سرکوب می کند. جسی ، که از توهین صدمه دیده است ، او را به داشتن وحشت "آنچه ما هستیم" گوشه می زند. در آپارتمان مبله اش صحبت کنید. او فکر می کند که رابطه آنها بیشتر از برخی موارد قلابی و سطحی است ، در حالی که او اصرار دارد با نگه داشتن پدر مشکوک از پشت خود و به خطر انداختن توافقنامه اجاره نامه ، او را یاری نکرد. چرا یک چیز خوب را خراب کنید؟ به هر حال ، او هنگام صحبت کردن مشغول خوردن لیموترش است. در بین عکس ها ، درمان یخ زده از فاصله کامل ، به نیم به پایان رسیده ، دوباره به دست نخورده ، در فاصله تنها چند ثانیه می رسد. او قطعاً وقت لازم را برای گرگ اول نداشت و ثانیه ای را در زمان نمایش ما باز کرد ، و ما کاملاً مطمئن هستیم که او نیمی از غذای خود را که به مدت چند ثانیه بر روی چوب خورده بود ، مجدداً جابجا نمی کند. معلوم می شود که وقتی صحبت از بلند شدن می شود ، آن نوع شانس را ندارد.

دو کیسه آبی ("Greenlight")
والت آشپز جسی را بازرسی می کند

با داشتن والت (به طور موقت) برای نجات آنچه از زندگی در خانه اش باقی مانده است ، از مشاغل مته بازنشسته شد ، جسی متعهد می شود که "مرد بد" (سخنان او) باشد و دوستان ایدیوتیک خود را به کار ببندد تا بتواند آشپزی و فروش Blue Sky را به تنهایی ادامه دهد. . او با دبیرستان اخراج شده اخیر در دبیرستان ملاقات می کند و محصول خود را در پارکینگ نشان می دهد و انتظار دارد معلم سابقش بخاطر خلوص شیمیایی و سازگاری با تلاش های قبلی خود ، او را تحسین کند. متأسفانه همه چیز خیلی راحت پیش نمی رود. به نظر می رسد آقای وایت به دلیل استفاده از فرمول امضایش بدون مجوز از جسی بسیار ناراحت است و متوجه نشده است که کیسه پلاستیکی مواد در جابجایی جادویی بین یک کیسه به مهر و موم کیسه ای و یک صندوق پستی معمولی موجود است. با این حال ، این ایده وجود دارد: شاید برنامه 1 مواد مخدر را نباید در کیسه های بازرسی کننده گنجانید تا ابتدا شروع شود؟

فقط یک تیراندازی دیگر ("یک دقیقه")
حمله عموزاده ها

فصل سوم شامل پسر عموزه های بدنام است: دو پایانه سنگ مکزیکی سنگی که برای کشتن والتر وایت به سمت ایالات متحده سوزی می کنند و به عقیده آنها مسئول مرگ پسر عمویشان توسو است. گوس فرینگ مداخله می کند و با کوبیدن پسرعموها برادرزاده والت ، هنک شریدر ، جان کیمیدر پرسود خود را نجات می دهد ، که در واقع می توانست ماشه را روی توکو بکشد. اما اوضاع به سمت جنوب پیش می رود که تلاش می کنند او را بکشند ، و نتیجه آن شلوغی گلوله ها ، تصادف ماشین ها و محورهای نقره ای است که در پیاده رو گیر شده است. دست پایین ، یکی از شدیدترین توالی تیراندازی با اکشن است که تاکنون صفحه نمایش کوچک را به خود جلب کرده است و تقریباً منجر به مرگ پلیس پلیس مورد علاقه ما شده است. در پس زمینه بلافاصله پس از آن ، در حالی که برخی از مردم فریاد می زنند و برخی دیگر برای کمک به آنجا می گریند ، دو بیننده در حال خم شدن در مقابل برخی از اتومبیل ها ، با یک چت گاه به گاه هستند. جهنم ، شاید آنها فقط به هرج و مرج و خشونت عادت کرده بودند که والت در اواسط فصل سوم با آلبومک به همراه داشت.

شیشه خرد کن فوری و گلوله جادویی ("اندازه گیری کامل")
مایک چو را نجات می دهد

در فینال فصل 3 "اقدامات کامل" ، مایک به یک ترکیب کوچک شکسته می شود که کارتل تهیه کننده مواد شیمیایی گاس فرینگ ، Duane Chow را گروگان گرفته است. مایک پس از ارسال بادکنک به خطوط برق ، با یک گلوله تک ، دو مجری کارتل که به بیرون می روند برای تحقیق درباره از دست دادن ناگهانی نیرو ، تحقیق می کنند. اگر از نزدیک مراقب باشید ، متوجه میشوید که قبل از آتش گرفتن ، لیوان در پشت آنها شکاف ایجاد می کند. در پایان همین سکانس ، مایک چو را در پشت و تنهایی در پشت پیدا می کند ، و به درستی از رفتار خود نتیجه می گیرد که یک مجری آخر در طرف دیگر دیوار پنهان شده است و منتظر است تا او را به بیرون باز کند. چو ، با تسلیم شدن ، بالا می رود و آنها را پایین می آورد تا قدری را نشان دهد که مایک باید اسلحه خود را هدف قرار دهد تا یک گلوله را در جمجمه آن مرد قرار دهد. مایک آن را میخکوب می کند. انفجار. اما ما در اینجا دو مشکل داریم. یکی ، چگونه مایک دقیقاً می داند که مرد در کجا ایستاده است (چپ به راست)؟ و دو ، چگونه او موفق به ارسال گلوله از طریق دیوار بدون ترک سوراخ شد؟

ناپدید شدن خون ("برش جعبه")
والت و جسی در انتظار سرنوشت خود هستند

بعد از اینکه جسی جانشینی برنامه ریزی شده والت را به قتل رساند ، گیل بوتیچر ، این دو نفر پرونده خود را به گاس می گویند که آنها تنها امید او برای تحویل به روش شیمیایی خالص مت فرینگ هستند که انتظار داشتند و به موقع این کار را انجام دهند. گاس می داند که آنها درست هستند ، اما برای جلوگیری از اختلال در آینده و بدبختی ، عدم تمکین در آینده باید تسلط خود را دوباره تأیید کنند. او تصمیم می گیرد این کار را انجام دهد ، مانند بسیاری از کارفرمایان ، با کشیدن یک برش جعبه بر روی گلو از گزینه جایگزین بالقوه خود ، ویکتور ، و انداختن اجساد بی جان وی در پاهای آنها. حتی مایک ، که به سختی باکره در برابر خشونت است ، از این نمایش وحشیگری هیولا متحیر شده است. گرچه گوس جسد را فرو می ریزد ، جریان خون به طرز شگرفی که به سمت والت و جسی می چسبد ، بین عکس ها از بین می رود و یک استخر از وسایل موجود در سر ویکتور می شود. کجا رفت؟ هیچ کس چیزی را تمیز نکرد

تا بعد از رفتن گوس. برای منصفانه بودن ، ما نیز از دستور "آرام و آرام" گوس که برای "بازگشت به محل کار" برای توجه هر چیزی غیر از والت و جسی که هنوز زنده بودند ، بیش از حد بی توجه بودیم.

خورشید طلوع می کند ... کجا؟ ("تفنگ")
جسی و مایک قطره های مرده را جمع می کنند

جسی گناهکار پس از قتل گیل با مهمانی بی امان و مهربانی سازمان فرینگ با بی پروا بودن خود اقدام به عمل می کند. اگرچه به جای اجازه کشتن او ، مایک به کمک گاس که چیزی را در جسی می بیند ، دستور داده است تا کودک را از دردسر بیرون بکشد و با کشیدن او بر روی یک سری قطره های مرده در سرتاسر بیابان نیومکزیکو قرار دهد. جسی از مشکل بر می رود ، به مشکوک ، از ذهن خود خسته می شود. جسی پس از تأیید اینکه مایک او را به سمت تکه ماسه ای از راه دور سوار نمی کند تا او را اعدام کند ، می پرسد که کجا به سرشان می روند. مایک به سادگی می گوید "شمال". اما ما به وضوح می توانیم ببینیم که آنها به سمت طلوع آفتاب می روند ، که البته این فقط می تواند در شرق رخ دهد. بنابراین یا مایک فقط با مسافر منفجره خود آشفتگی کرده بود ، یا او واقعاً نیاز به بررسی نقشه و نجوم اساسی دارد. از یک طرف ، شاید آنها فقط خیلی دیر شده بودند زیرا مایک آنها را گم کرد. از طرف دیگر این مایک است. اگر او گم شود ، جغرافیا به جای اینکه در سمت بد خود قرار بگیرد ، احتمالاً خودش را برای اسکان او بازآرایی می کند.

خون بد ("اشکال")
دزد دریایی فرینگ درست بعد از شلیک گلوله

کارتل مکزیکی دوست ندارد چیزی بیشتر از بین بردن گوس فرینگ و تصرف قلمرو خود برای خود داشته باشد. اما همانطور که مایک بعداً توضیح داد ، آنها به شبکه توزیع خود نیاز به گاس زنده دارند. به همین دلیل تک تیراندازی که آنها را برای ترساندن گس اعزام می کنند و او را مجبور به مذاکره می کنند ، به خود مرد شلیک نمی کند ، کسی که با ایستادن در منظره ساده و جرات جسور تیرانداز از خفا ، او را بیرون می کشد ، او را به مذاکره نمی اندازد. اما این تک تیرانداز یکی از سکنه های مشکوک فرینگ را که با کامیون سفید پشت سرش با نیمه گالن خون و مغز پوشانده است ، از بین می برد. عملیات Cue Fring در حالی که همه سعی در پوشاندن آن دارند ، وارد جنون می شوند. چیزی که ما به عنوان مایک ، جسی و دیگر شخصیت های حاضر متوجه آن نمی شویم - یا وقتی گاس پیروزی خود را آغاز کرد ، کاملاً بد شکل را به بیرون باز می کند - این است که پاشش خون در کامیون اندازه و شکل را بین عکس ها تغییر می دهد. . عجیب و غریب.

مرگ تکان دهنده ("مادریگال")
پیتر شولر خودکشی می کند

پلیس اصرار دارد که آنها فقط می خواهند با پیتر شولر ، مدیر اجرایی آلمانی مادریگال الکتروموتور ، در مورد روابط وی با گوس فرینگ و مت ابر ابر عالی نیومکزیکو گفتگو کنند. اره حتما. کمی گپ. شولر تصمیم می گیرد از طریق دستگاه Defibrillator Automated External (AED) اتوماتیک خود را خاموش کند و برای انجام این کار خود را در حمام شرکت قفل می کند. او پیراهن خود را بر می دارد ، دستگاه را بوت می کند و در حالی که پلیس های آلمان روی درب پوند می زنند و دستگیره را قلاب می کنند ، شوک مهلکی را تحمل می کند که او را با یک دزد بیمار به طبقه سرد می فرستد. منجر به قضیه خوب می شود. مشکل این است که ، حتی اگر آن مرد به اندازه کافی الکترود را به درستی وصل کند تا دستگاه ضربان قلب خود را تشخیص دهد ، که این کار را نکرد ، گفت ضربان قلب به اندازه کافی نامنظم برای ایجاد شوک نبوده است. صحنه واقع بینانه تر این خواهد بود که پلیس درحال ورود به جان برای یافتن کشتی شرجی سرد و بدون پیراهن شولر با وسیله ای باشد که از کشتن او امتناع می ورزد.

کلمه ای نیست ("پنجاه و یک")
لیدیا روی تلفن

اکنون کاملاً آگاه باشید که پلیس در هر دو طرف اقیانوس اطلس در حال برقراری ارتباط مادریگال الکتروموتور و روابط آن با مرحوم گوس فرینگ و تجارت بین المللی مت است ، لیدیا رودارت-کوئیل ، یک مجری آمریکایی در همان بنگاه که بسیار در گفتگوهای بین المللی فعالیت می کند. تجارت مته ، نگران است که او ممکن است در آینده نزدیک کم کم به درب آن ضربه بزند. برای یک بار در زندگی عصبی ، وحشتناک ، او بیش از حد واکنش نشان نمی دهد. پس از مرگ پیتر شولر توسط برق غیرممکن ، وی دیده شده است که با یک تماس آلمانی دیگر در این شرکت درباره چگونگی ادامه کار صحبت جدی در تلفن انجام داده اید. با این وجود ، تهیه‌کنندگان باید به مخاطبان خود آگاه باشند که آلمانی بلد نیستند ، زیرا هر کسی که فوراً متوجه می شد بازیگر لورا فریزر به جای زبان واقعی صحبت می کرد ، با صدای بلند صحبت می کرد. اشتباه؟ مخصوصاً تنبل به عنوان جهنم؟ خیلی گرفتن حق زبان آسانتر از ناخن زدن به مواردی مانند شیمی و اصطلاحات قانونی است ، که Bad آن را به خوبی انجام می دهد.

حمل و نقل خوش شانس ("بار مرده")
والت ، تاد و جسی مخازن را تنظیم کردند

والت ، مایک ، جسی ، تاد آلکیست و کوبی (یکی از آقایان ساول گودمن) در فصل 5 "بار مرده" با دزدیدن متیلامین گرانبها از اتومبیل قطار حامل آن ، یک قطار باورنکردنی قطار را در فصل 5 "بار مرده" بیرون کشیدند. آب بنابراین خدمه در وزن بعدی خود مشکوک نخواهند شد. این طرح به قطعات متحرک زیادی احتیاج دارد. کوبی مجبور شد یک کامیون خرابکار را در ترکنه ها پارک کند تا قطار را مجبور کند که متوقف شود ، در این مرحله مایک ، که در بوته ها پنهان شده بود ، به والت ، جسی و تاد می گفت که با استفاده از مخازن انبوهی که در ماسه زیر یک پل دفن شده اند ، تخلیه و سویچ را شروع کنند. زیر ماشین قطار هدفمند. مشکل این است: لیدیا اطلاعاتی را در مورد ماشین قطار با ما تماس نگرفت

بعد از اینکه آنها این پل را انتخاب کرده بودند و مخازن را دفن می کردند ، تا شب قبل از کار ، متیل آمین را داشتند. و کوبی نمی توانست فقط کامیون را در هر مکانی پارک کند ، زیرا انجام این کار در کنار جاده ای که در حال عبور از مسیرها بود ، مطمئناً باعث زنگ خطر دزدی دقیق کل برنامه طراحی شده برای اطراف می شد.

جک نبی ("بیش از همه در حال پرواز")
جک و والت درباره چگونگی ادامه کار بحث می کنند

در انتهای دم نیمه اول فصل 5 ، پس از آنکه والت با مایک برخورد کرد و درست قبل از آنکه هنک یک حماسه کمی در توالت داشته باشد ، والت برای از بین بردن شاهدان زندانی ، سرویس های برتری سفیدپوست جک ولکر و باند نئو نازی خود را استخدام می کند. هنک در تلاش است تا به شکستن هاسنبرگ بزرگ هنوز هم شکسته شود. در صورت عدم پرداخت خطر ، تنها زمانی لازم است که کسی فشار بیاورد. در حال حاضر ، با توجه به ارزش بالقوه اهداف به DEA ، این یک سفارش بلند است. اما والت همچنان تأکید می کند که اهداف ، از جمله وکیل زندانی مایک (در حال حاضر سابق) ، به طور همزمان کشته می شوند تا از امنیت هر یک از آنها و بعداً صحبت کردن جلوگیری شود. جک با اشاره به پیچیدگی برنامه والت اظهار داشت که "ضرب و شتم بن لادن این مسئله پیچیده نبود." مشکل این است که این قسمت در سال 2009 رخ می دهد ، تقریباً دو سال قبل از درگذشت واقعی رهبر بدنام القاعده. آیا جک چیزی را که ما انجام ندادیم می دانست؟

برخی از زخم ها نامرئی هستند ("Ozymandias")
اسکایلر برای مقابله با والت آماده می شود

پس از مرگ هنک ، والت خواستار اسکایلر و والت است ، جونیور چیزهای خود را بسته و با او فرار کند. اما Skyler کافی بود. او دست چسبیده والت را با یک چاقوی آشپزخانه شلیک می کند و باعث می شود درگیری کوتاه اما دلهره آور بین این دو در مقابل فرزندانشان انجام شود. واقعیت این است که او او را لقب نداد و از دست نداد. این نوعی خونریزی عمیق بود که در آن او یک ثانیه کامل به شوک خیره شد قبل از اینکه سعی کند چاقو را از او دور کند. بنابراین سؤال اینجاست که چرا در دو قسمت پایانی نمایش ، "ایالت گرانیت" و "فلینا" جای زخم قابل مشاهده در دست والت وجود ندارد؟ ما می دانیم که آنها تقریباً یک سال پس از وقایع "Ozymandias" اتفاق می افتند ، اما قطع یک بیماری زخم باعث زخم دائمی می شود ، به خصوص از آنجا که هیچ راهی برای والت ، فرار از یک مانیتور سراسری ، توسط یک بیمارستان متوقف شده است. بخیه به خاطر داشته باشید: این همان نمایشگاهی است که هانک دو فصل پس از تماس نزدیک او با پسرخاله ها ، و سوزاندن مشت والتر در دستمال حوله کاغذی انکولوژیست او را نشان می داد. توجه می کند

توصیه شده
بعدی
سرانجام کل داستان Breaking Bad توضیح داد
برایان کرنستون در Breaking Bad
توسط ضیا گریس / اوت. 15، 2019 2:47 EST / بروزرسانی شده: 30 سپتامبر 2019 10:11 صبح EST

در طی پنج فصل ، Breaking Bad داستانی پیچیده و شخصیت محور را از مردی تعریف کرد که تشخیص سرطان او را به سمت شروع به پخت و پز و فروش مت برای تهیه خانواده اش می برد. این نمایش بینندگان را با یک نسخه داستانی از آلبوکرک ، نیومکزیکو ، با یک "فیکسور" صالحاً صالح ، "یک حق رای دادن سریع مواد غذایی سریع و یک ساختار بین المللی برای مقابله با مواد مخدر در سراسر جهان ، بین المللی کاملاً زیرزمینی جنایتکار آشنا کرد.

خالق وینس گیلیگان و کارمندان عالی نویسندگی وی توانستند نمایشگاهی بسازند که به طور مداوم در نقاط طرح و انگیزه های شخصیت بهتر از هر نمایش دیگری در هوا پرداخت می شد. علی رغم مفهوم عالی نمایش خوب ، Breaking Bad هرگز ساده نبود. حال با گفتن یک دنباله فیلم برای نمایش در افق ، قصد داریم توضیح دهیم که چه اتفاقی افتاده است که یک معلم شیمی ترسو تصمیم به شکستن بد داد. اگر هنوز نمایشگاه را تمام نکرده اید ، هشدار اسپویلر اجباری شما است.

داستان Breaking Bad با یک تشخیص آغاز می شود
برایان کرنستون در Breaking Bad

در اولین قسمت از Breaking Bad ، معلم شیمی دبیرستان والتر وایت با سرطان پایانه ریه تشخیص داده می شود. والت پس از فهمیدن از هنک شرودر ، خواهر و برادر DEA خود ، چقدر می تواند روش پخت و پز سودآوری داشته باشد ، والت با جسی پینکمن ، دانشجوی سابق او ، تیمی می کند تا پس از رفتن ، پول کافی برای تأمین خانواده خود فراهم کند.

متأسفانه جسی و گروه مت متاب تازه پخته شده توسط یک جفت دلال به نام های کریزی -8 و امیلیو ربوده می شوند. این دو جسی را مجبور کردند که آنها را به RV نشان دهند که والت و جسی در حال پخت و پز بودند ، احتمالاً این دو را به قتل می رسانند و موادشان را می گرفتند. والت این دو را مسموم می کند ، اما کریزی -8 به اندازه کافی زنده می ماند که والت مجبور می شود خود فروشنده مت را بکشد.

به زودی ، خانواده والت مداخله ای را انجام می دهند ... اما نه برای پخت و پز مخفی والت والت. درعوض ، آنها می خواهند که وی شیمی درمانی را انجام دهد نه اینکه قبول کند که سرطان وی پایانه است. سرانجام ، والت موافقت می کند که به دنبال معالجه باشد ، حتی اگر هزینه خانواده او را حتی بیشتر بدهی کند. پس از آن ، در حالی که در یک جشن تولد برای یک همکار سابق خود برگزار می شود ، والت از تجارت مواد مخدر سهل می شود. او شغل خوب ، بیمه درمانی و قولی مبنی بر پرداخت کامل سرطان به وی ارائه داده است. متأسفانه ، والت لازم خواهد بود تا اعتراف کند که به کمک نیاز دارد و شریک سابق خود را استغفار می کند

s ، گرتچن و الیوت شوارتز ، به خاطر این که به وی اجازه دادند شرکتی را که آنها با هم تأسیس کرده اند خریداری کنند. در عوض ، والت آنها را پایین می آورد و حتی عمیق تر به کار آشپزی مواد مخدر فرو می رود.

۹۸/۱۲/۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
میثم مطیعی